سلام ای نوبهارِ گم شده در سطرِ دوران ها سلام ای شسته تن را در زلالِ شعر باران ها صفا آورده ای بنشین و یک دم خستگی در کن در آغوشم بگیر امشب به رسمِ تازه مهمان ها دلم خون است بانو ! از کجایِ قصه باید گفت ؟! پریشانم از استیصالِ بی پایانِ انسان ها از, ...ادامه مطلب