مژده ی وصل توام ساخته بی تاب امشب
نیست از شادی دیدار ، مرا خواب امشب
گریه بس کرده ام ای جغد ! نشین فارغ بال
که خطر نیست در این خانه ز سیلاب امشب
دورم از خاکِ درِ یار و به مردن نزدیک
چون کنم ؟ چاره ی من چیست در این باب امشب ؟
بس که در مجلس ما رفت سخن زآتش ِشوق
نفسی گرم نشد دیده ی احباب امشب
#وحشی_بافقی
هر کس قلم به دست بگیرد...برچسب : نویسنده : issah66 بازدید : 71